فریاد بی‌صدا    

رؤیا و کابوس نبود آن دقایقی که به ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و درنهایت سال‌های مختصری تبدیل شد تا اگر موردتوجه ازنظر یک بحران حقیقی قرار نگیرد قطعا براثر بی‌توجهی به فاجعه‌ای غیرقابل‌جبران تبدیل خواهد شد.

فریاد بی‌صدا    


اصفهان امروز - حسن روانشید

رؤیا و کابوس نبود آن دقایقی که به ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و درنهایت سال‌های مختصری تبدیل شد تا اگر موردتوجه ازنظر یک بحران حقیقی قرار نگیرد قطعا براثر بی‌توجهی به فاجعه‌ای غیرقابل‌جبران تبدیل خواهد شد. این مورد بخصوص اگرچه جنبه جهانی دارد اما در اولویت سرنوشت منطقه و کشور به ما هم مربوط می‌شود تا اجازه ندهیم همه راه‌ها در آن بسته و تسلیم بی‌قید آخرین شرایط باشیم. فراموش نکنیم روزهای بهت‌زده و فراری اعضای خانواده را به‌واسطه ویروس کرونا از یکدیگر که چگونه سعی می‌کردند هرلحظه فاصله‌ها را از هم بیشتر کنند و زدن ماسک را چون آب برای رفع تشنگی ضرورت بدانند تا از معدودی که در بازار سیاه لوازم بهداشتی یافته می‌شد به‌منظور به دست آوردن حداقل یکی از آن‌ها دست به دامن رابط و پارتی شوند و با شستشوی مرتب به‌دفعات از آن استفاده نمایند. خیلی هم دور نیست که این جریانات واقعی مربوط به اسفند 98 یعنی دو سال و نیم قبل است. حالا می‌توانیم مرور خاطرات تلخ را از این مقطع تاریخی شروع و به امروز ادامه دهیم که چگونه همه‌چیز را به فراموشی سپرده‌ایم درحالی‌که ویروس منحوس کرونا همچنان با شدتی 18 برابری در کمین هریک از ما است اما رعایت شیوه‌نامه‌ها از 85 درصد نیمه اول سال 1400 به نزدیک دو درصد در شهریور ۱۴۰۱ یعنی یکسال بعد تنزل پیدا کرده است تا اتفاق وحشتناک به‌حساب آید. آمار از دست رفتگان این روزها اگرچه پایین است اما همچنان دورقمی بوده که در هیچ‌یک از دوران‌ تاریخی کشور سابقه نداشته است و حتی سال‌های دفاع مقدس هم اینچنین نبوده است که با یک آژیر خطر همه به پناهگاه‌ها می‌خزیدند. با توجه به اینکه خسارات بمباران‌ها محدود به منطقه‌ای کوچک در حد یکی دو واحد مسکونی یا تجار بود اما امروز با توجه به‌شدت ابتلای ۱۸ برابری کووید ۱۹ در سویه‌های پیشرفته جدید و در فاصله کمتر از چند سانتیمتری نتوانسته است آن واهمه و رعایت گذشته را در ما زنده نگه دارد اگرچه آگاهیم این ‌یک فریاد بی‌صداست که وجود دارد اما بگوش نمی‌رسد تا وقتی از حلقوم بحران خارج شد به فاجعه‌ای غیرقابل‌کنترل تبدیل شود. شاید متولیان بهداشت این روزها در تأکیدها و ایجاد محدودیت‌ها کوتاهی می‌کنند اما فرد فرد ملت از کوچک و بزرگ با خسارات جبران‌ناپذیر کرونا آگاهی کامل پیدا کرده‌اند و می‌دانند پس از پایان فصل تابستان و شروع پاییز همه‌گیری‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده زیرا قرار است مدارس و دانشگاه‌ها با نزدیک به 20 میلیون دانش‌آموز، دانشجو، معلم و استاد مهرماه بازگشایی شوند. یکی از مادران نگران از بازگشایی مدارس این‌گونه می‌گوید: «دختر من پایه دوم دبستان است و می‌دانم که آموزش حضوری برای او لازم است تا دروس را به‌خوبی یاد بگیرد، اما ازآنجایی‌که کودکان درک چندانی از خطر شیوع کرونا ندارند، ممکن است دستورالعمل‌های بهداشتی را به‌خوبی رعایت نکنند و در معرض ابتلا به ویروس قرار بگیرند. از طرفی آن‌ها می‌خواهند باهم بازی کنند و قطعاً نمی‌توانند از یکدیگر فاصله داشته باشند. ماسک زدن اجباری است، اما کودکان تحمل نگهداشتن ماسک روی صورتشان را طولانی‌مدت ندارند. از طرفی هیچ سیستم تهویه هوای مناسبی در کلاس‌ها نیست و باید پنجره‌ها باز بماند. این یعنی قرار است در فصل سرما هم پنجره‌ها باز باشد و فرزندانمان در معرض سرماخوردگی قرار گیرند. کلاس قرار است ۲۱ نفره باشد، اما اگر دخترم را در مدرسه دولتی ثبت‌نام می‌کردم، تعداد در هر کلاس ۴۰ نفر بود و این یعنی خطر ابتلا به کرونا در مدارس دولتی بیشتر است.» مینو محرز عضو کمیته ستاد ملی کرونا دراین‌باره چنین گفته است: «در دنیا ثابت شده که دانش‌آموزان با آموزش آنلاین پیشرفت چندانی نخواهند داشت و این روش مؤثر نبوده است، بنابراین نیاز است که آن‌ها در مدارس حضور پیدا کنند و با یکدیگر ارتباط داشته باشند، اما باید بازگشایی مدارس با اجرای دستورالعمل‌های بهداشتی باشد و نکاتی که اعلام می‌شود کاملاً جدی گرفته شود. واکسیناسیون موجب کاهش آمار ابتلا به کرونا در مدارس می‌شود. در حال حاضر واکسن سینوفارم ازنظر بین‌المللی برای این سنین تأیید شده است و نتیجه خوبی نیز داشته است.» اما دکتر پرویز رزاقی روانشناس بالینی و مشاور مدرسه چنین نظر می‌دهد که «اشتباهات سال گذشته را تکرار نکنند با باز شدن مدارس اقداماتی از سوی وزارت آموزش‌وپرورش و مسئولان باید انجام شود. هنگام بازگشایی مدارس همه جوانب بررسی شود و مدارس به‌گونه‌ای عمل نکنند تا خانواده‌ها و دانش آموزان را گرفتار کنند همانطور که در سال گذشته یک ماه پس از بازگشایی مدارس خانواده‌های زیادی درگیر کرونا شدند و از ورود فرزندانشان به مدرسه واهمه داشتند.» آنچه امروز از طریق متولیان تحصیل دانش آموزان و دانشجویان عنوان می‌شود همگی نشان از مدینه فاضله‌ای به‌دوراز خطرات کرونا دارد که در این میان دم خروس‌هایی همچون ظرفیت فشرده کلاس‌ها، عدم پیش‌بینی برای رعایت سرماخوردگی دانش آموزان ضمن باز بودن پنجره‌ها در طول پاییز و زمستان و از همه مهمتر چالش کمبود سرویس‌های ایاب‌وذهاب مدارس که مسئولان را درنهایت ناچار به استفاده فشرده از آن‌ها می‌کند یا خانواده‌ها را ناچار می‌سازد تا از خودروهای شخصی برای رفع این معضل استفاده کنند که خود می‌تواند آحاد جامعه را درگیر چالش تازه‌ای بنام ابر ترافیک علاوه بر نگرانی از ویروس کرونا نماید؛ بنابراین بازهم باید تکرار کرد. فارغ از همه سهل‌انگاری‌های مرسوم فرصت باقیمانده تا بازگشایی مدارس را صرف رتق‌وفتق اینگونه مسائل کنید تا با بن‌بست‌های ناگشودنی تازه مواجه نشوید زیرا این آرامش قبل از طوفان نشانه از فریاد بی‌صدایی است که باید منتظر عواقب آن ماند!
ادامه دارد

ارسال نظر